کمپینهای تبلیغاتی معمولاً به دو دسته تقسیم میشوند، آنهایی که فقط پیام میدهند و رد میشوند و آنهایی که داستان میسازند، تصویر خلق میکنند و برای مدتها در ذهن مخاطب باقی میمانند. کمپین شوالیه تاریکی که به معرفی تلویزیون OLED جیپلاس اختصاص داشت، از نوع دوم است. کمپینی که تلاش کرد نهتنها یک محصول را معرفی کند، بلکه یک مفهوم را در ذهن مصرفکننده حک کند. اما این کمپین چگونه شکل گرفت، چه عناصر روایی در آن به کار رفت و چه تفاوتی با دیگر تبلیغات این حوزه داشت؟
در این یادداشت از سکودار به بررسی کمپین اخیر جیپلاس میپردازیم.
ساختن یک جهان سینمایی در تبلیغات
آنچه کمپین شوالیه تاریکی را متمایز میکند، تلاش برای ایجاد یک فضای سینمایی در دل تبلیغات است. بسیاری از برندها سعی میکنند محصول خود را صرفاً با نمایش ویژگیهای فنی و برتریهای عددی به بازار عرضه کنند، اما این کمپین رویکردی متفاوت داشت.
ساختار بصری تبلیغات محیطی و ویدیویی این کمپین، بهوضوح از تمهای سینمایی الهام گرفته بود. استفاده از نور و سایههای عمیق، رنگهای زنده در مقابل پسزمینهای تاریک و ترکیببندیهایی که یادآور پوسترهای فیلمهای نولان و بلاکباستر بودند، همگی نشان میداد که کمپین قصد دارد فراتر از تبلیغات مرسوم حرکت کند.


چرا شوالیه تاریکی انتخاب جیپلاس بود؟
اگر به کمپینهای گذشته جیپلاس نگاه کنیم، متوجه میشویم که این برند همواره کاراکتر قهرمان را در رفتار خود نشان میدهد، علاوه بر آن تلویزیونهای OLED بهعنوان یکی از پیشرفتهترین فناوریها، مهمترین ویژگیشان مشکی مطلق و کنتراست بینهایت است.
این مفهوم که رنگها فقط در کنار تاریکی مطلق، جلوه واقعی خود را پیدا میکنند، هسته اصلی تبلیغات این کمپین شد. بهجای اینکه صرفاً از این ویژگی بهعنوان یک مزیت فنی یاد شود، کمپین شوالیه تاریکی این مفهوم را در دل یک داستان حماسی قرار داد. نتیجه، خلق یک جهان تبلیغاتی شد که نهتنها محصول را نمایش میدهد، بلکه حس و حال آن را نیز منتقل میکند.
تلویزیون OLED جیپلاس، ناجی رنگهای واقعی
اگر از مخاطبان بخواهید که اولین چیزی را که از این کمپین به یاد دارند، نام ببرند، احتمالاً دو پاسخ دریافت خواهید کرد: تضاد شدید نور و تاریکی و نجات رنگهای واقعی. این دو عنصر، پایههای اصلی روایت بصری و مفهومی کمپین بودند.
در تبلیغات معمولی، رنگها صرفاً بهعنوان یک ویژگی فنی به نمایش گذاشته میشوند، اما در اینجا، رنگها بهعنوان عناصری زنده و دارای هویت به تصویر کشیده شدند. همانطور که در فیلمهای سینمایی، قهرمانها برای نجات چیزی مبارزه میکنند، در این کمپین هم تلویزیون OLED جیپلاس در نقش یک ناجی ظاهر شد که رنگهای واقعی را از محو شدن در نورهای اضافی نجات میدهد.
این مفهوم در تمام المانهای بصری تبلیغات دیده شد. در ویدیوها، صفحه نمایشگر در تاریکی مطلق فرو میرفت و سپس رنگها، یکی پس از دیگری، از دل این تاریکی بیرون میآمدند. این تضاد، نهتنها زیبایی بصری داشت، بلکه دقیقاً همان پیامی را که برند میخواست منتقل کند، در ذهن مخاطب تثبیت میکرد.
بیلبوردها، وقتی تبلیغات محیطی به هنر تبدیل میشود
یکی از بخشهای جذاب این کمپین، تبلیغات محیطی آن بود. بیلبوردهای شوالیه تاریکی برخلاف بیلبوردهای تبلیغاتی معمولی که پر از متن و اطلاعات محصول هستند، بیشتر بر تصویر و حس کلی تأکید داشتند.
طراحی این بیلبوردها بر اساس دو اصل مهم شکل گرفت:
- مینیمالیسم بصری: حذف تمام عناصر اضافی و تمرکز روی تصویر تلویزیون در پسزمینهای کاملاً تاریک
- قدرت پیام کوتاه: استفاده از جملات کلیدی که در کمترین کلمات، بیشترین معنا را منتقل میکنند.
نجات رنگهای واقعی، جملهای که روی این بیلبوردها نوشته شده بود، بدون نیاز به توضیح اضافی، ارتباطی مستقیم بین ویژگی محصول و روایت تبلیغاتی برقرار کرد.
علاوه بر این، محل قرارگیری بیلبوردها نیز هوشمندانه انتخاب شد. در برخی نقاط شهری، نورپردازی خاصی روی این تبلیغات اعمال شد تا تفاوت میان نور و تاریکی را حتی در محیط واقعی نیز بازسازی کند. نتیجه این شد که کمپین، حتی فراتر از مرزهای تبلیغاتی رفت و به یک عنصر بصری در فضای شهری تبدیل شد.


چگونه کمپین شوالیه تاریکی از تبلیغ عبور کرد؟
بسیاری از تبلیغات میآیند و میروند، اما تعداد کمی از آنها میتوانند فراتر از تبلیغ باشند و به یک نماد تبدیل شوند. آنچه کمپین شوالیه تاریکی را متمایز کرد، تلاش برای تبدیل یک پیام تبلیغاتی به یک داستان الهامبخش و تأثیرگذار بود.
سه عنصر کلیدی که این کمپین را خاص و متمایز کرد:
- ساختار روایی قوی: تبلیغات این کمپین بهجای نمایش صرف یک محصول، یک داستان تعریف کرد، داستانی که در آن، OLEDجیپلاس نهتنها یک تلویزیون، بلکه ناجی رنگها بود.
- تمرکز بر تجربه بصری: تبلیغات ویدیویی و محیطی این کمپین، همگی بر اساس یک تجربه بصری قدرتمند طراحی شدند که مخاطب را بهجای خواندن اطلاعات، درگیر یک حس عمیق کند.
- استفاده از تضادهای حسی: بازی میان نور و تاریکی، ایجاد حس حماسی در تبلیغات و القای مفهوم رنگهای واقعی تنها در کنار مشکی مطلق معنا پیدا میکنند، همگی باعث شدند که این کمپین از یک تبلیغ معمولی فراتر برود.
کمپین شوالیه تاریکی نمونهای از یک تبلیغات روایی موفق بود. کمپینی که نهفقط یک محصول را معرفی کرد، بلکه به آن شخصیت بخشید و یک جهان بصری خلق کرد که این محصول در آن معنا پیدا میکرد.
تلویزیون OLED جیپلاس بهعنوان قلب این کمپین، نهتنها بهعنوان یک نمایشگر با ویژگیهای فنی، بلکه بهعنوان ناجی رنگها معرفی شد. این نوع از تبلیغات، نشان میدهد که چگونه یک کمپین تبلیغاتی میتواند به یک اثر هنری تبدیل شود و در ذهن مخاطب باقی بماند.
گلدیران و استراتژی تبلیغاتی ۳۶۰ درجه
تبلیغات موفق، فقط یک حرکت کوتاهمدت برای جلب توجه نیست. برندهایی که در ذهن مصرفکنندگان میمانند، تبلیغات را به یک استراتژی کلان تبدیل میکنند. گلدیران یکی از برندهایی است که سالهاست با رویکردی هوشمندانه، متداوم و هدفمند در فضای تبلیغات حضور دارد. این برند، نهتنها در تولید محصولات متنوع، بلکه در نحوه بازاریابی و تبلیغات خود نیز همیشه پیشرو بوده است.
کمپین شوالیه تاریکی، تازهترین نمونه از استراتژی ۳۶۰ درجهی گلدیران در حوزه تبلیغات است. اما این تنها یکی از کمپینهای موفق این برند است. برای درک بهتر حضور تبلیغاتی گلدیران، باید به چند کمپین شاخص دیگر این برند نیز نگاهی بیندازیم.
یکی از ویژگیهای مهم گلدیران، توانایی اجرای کمپینهایی متنوع و گسترده است که هرکدام در جایگاه خود، استانداردهای تبلیغاتی ایران را بالا بردهاند. این برند، هیچوقت تبلیغات خود را به یک کانال یا یک نوع رسانه محدود نکرده و همواره از رویکرد ۳۶۰ درجه در بازاریابی خود استفاده کرده است.


برخی از کمپینهای مهم گلدیران تنها در یک سال گذشته به این ترتیب است:
. کمپین «ما دوتا شما همه»
این کمپین به صورت همزمان به معرفی دو محصول ماشین ظرفشویی و ماشین لباسشویی پرداخت و توانست آمار بسیار خوبی را در حوزه خود ثبت کند.
این کمپین با همان کاراکتر قهرمان جیپلاس همراه بود و امتیاز خوبی را از مخاطبان خود دریافت کرد.
۲. کمپین «بزرگمان را آوردیم»
کمپینی که برای معرفی بزرگترین یخچالهای جیپلاس طراحی شد. در این کمپین، تمرکز روی مفهوم بزرگی و جادار بودن محصول در خانوادههای ایرانی بود. شعار تبلیغاتی ساده، اما تأثیرگذار بود و از تبلیغات محیطی گرفته تا تبلیغات دیجیتال، همه چیز بر اساس این پیام طراحی شد.
۳. کمپین «دو برابر ببرید»
یک نمونه از تبلیغات خلاقانه فروش محور که نهتنها باعث افزایش فروش محصولات شد، بلکه توانست در فضای دیجیتال و فروشگاهی، مشارکت بالایی ایجاد کند. این کمپین، بر روی تعامل مستقیم با مشتریان تمرکز داشت و نشان داد که گلدیران در اجرای کمپینهای انگیزشی و مبتنی بر جایزه نیز مهارت بالایی دارد.
۴. کمپین معرفی تلویزیون OLED جیپلاس با نام «شوالیه تاریکی»
در این کمپین، گلدیران رویکردی سینمایی و حماسی را برای تبلیغ محصول خود انتخاب کرد و یک مفهوم قوی را به برند جیپلاس گره زد. این حرکت نشان داد که تیم مارکتینگ گلدیران، بهخوبی از اهمیت برندسازی از طریق روایتهای تبلیغاتی آگاه است.
استراتژی ۳۶۰ درجهی گلدیران در تبلیغات
کمپینهای گلدیران، تنها یک حرکت کوتاهمدت برای فروش نیستند. این برند، بهصورت کاملاً استراتژیک و هماهنگ در تمامی کانالهای تبلیغاتی حضور دارد.
۱. استفادهی ترکیبی از تبلیغات محیطی، دیجیتال و تلویزیونی
یکی از بزرگترین مزیتهای مارکتینگ گلدیران، استفاده همزمان از تبلیغات سنتی و مدرن است. این برند، از بیلبوردهای شهری، تبلیغات تلویزیونی، محتوای ویدیویی و بازاریابی دیجیتال بهصورت یکپارچه استفاده میکند. این یعنی مخاطب، در هر نقطهای که باشد، پیام برند را دریافت میکند.
۲. نقش پررنگ دیجیتال مارکتینگ در کمپینها
برخلاف بسیاری از برندهای سنتی، گلدیران از ابتدا فضای دیجیتال را بهعنوان یکی از اصلیترین بسترهای تبلیغاتی خود در نظر گرفت. کمپینهای این برند، همیشه در شبکههای اجتماعی، وبسایتها و تبلیغات آنلاین حضور دارند و این نشان از درک بالای تیم مارکتینگ گلدیران از تغییر رفتار مصرفکنندگان دارد.
۳. تعامل فعال با مشتریان در شبکههای اجتماعی
تفاوت گلدیران با بسیاری از برندهای دیگر این است که فقط تبلیغات یکطرفه منتشر نمیکند. این برند بهشدت روی تعامل با مشتریان تمرکز دارد. اگر نگاهی به صفحات رسمی این برند بیندازید، میبینید که پاسخگویی به نظرات، برگزاری چالشهای تبلیغاتی و انتشار محتوای کاربرمحور، بخشی از استراتژی کلی آن است. این باعث میشود که مخاطبان، حس نزدیکی بیشتری با برند داشته باشند.
۴. تبلیغات فروش محور و مشارکتی
کمپینهایی مانند «دو برابر ببرید» نشان میدهند که گلدیران، فقط روی برندسازی تمرکز ندارد، بلکه به افزایش فروش نیز فکر میکند. اجرای کمپینهای انگیزشی که مشتریان را به خرید ترغیب کند، یکی از بخشهای مهم استراتژی تبلیغاتی این برند است.
جمعبندی و نگاه به آینده
کمپین شوالیه تاریکی یکی از آن کمپینهایی بود که نشان داد تبلیغات، فقط یک پیام ساده برای معرفی محصول نیست، بلکه میتواند یک تجربه بصری و احساسی برای مخاطب ایجاد کند. این کمپین با الهام از مفاهیم سینمایی، بهجای اینکه صرفاً مشخصات فنی تلویزیون OLED جیپلاس را برجسته کند، روی روایت یک داستان تأثیرگذار تمرکز کرد.
در این داستان، تلویزیون OLED جیپلاس چیزی بیش از یک محصول بود. یک ناجی که رنگهای واقعی را از تاریکی نجات میدهد.
اما حالا که کمپین اجرا شده و پیام خود را منتقل کرده، باید به نتایج و تأثیرات آن در بازار و ذهن مخاطب نگاه کنیم.


چگونه کمپین شوالیه تاریکی در ذهن مخاطبان باقی ماند؟
یکی از معیارهای موفقیت یک کمپین، میزان تأثیرگذاری آن بر رفتار و نگاه مشتریان است. شوالیه تاریکی از تبلیغات محیطی، ویدیوهای سینمایی، تبلیغات دیجیتال و شبکههای اجتماعی برای ایجاد این تأثیر استفاده کرد. اما آیا این کمپین توانست در ذهنها باقی بماند؟
- واکنش کاربران در فضای دیجیتال نشان داد که پیام کمپین بهخوبی دریافت شده است. نظرات کاربران در پستهای شبکههای اجتماعی نشان داد که روایت کمپین، توانسته حس کنجکاوی و هیجان را در میان مخاطبان ایجاد کند.
- بیلبوردهای کمپین در نقاط کلیدی شهرها نصب شدند و توجه زیادی را به خود جلب کردند. طراحی متفاوت و مینیمالیستی این بیلبوردها باعث شد که بدون نیاز به اطلاعات زیاد، فقط با تصویر و چند کلمهی کلیدی، پیام موردنظر را منتقل کنند.
- ویدیوهای تبلیغاتی این کمپین، نسبت به سایر تبلیغات تلویزیونی در این حوزه، سبک سینماییتر و تأثیرگذارتر داشتند. این نوع روایتپردازی باعث شد که مخاطب، بهجای تماشای یک تبلیغ ساده، با یک داستان مواجه شود که از لحاظ بصری و احساسی درگیرش کند.
در انتها باید گفت:
کمپین شوالیه تاریکی یکی از نمونههای موفق تبلیغات برند جیپلاس بود که نشان داد چگونه میتوان یک پیام تبلیغاتی را در قالب یک روایت سینمایی ارائه داد. این کمپین با طراحی بصری قوی، حضور در تمامی کانالهای تبلیغاتی و تأکید بر تجربه بصری، توانست تلویزیون OLED جیپلاس را در میان گزینههای اصلی خریداران قرار دهد.
تحلیل رویکردهای تبلیغاتی برندهای ایرانی و خارجی را از رسانه تخصصی سکودار دنبال کنید.
مطالب پیشنهادی: